English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8781 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
air force U نیروی هوایی
air forces U نیروی هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fly boy U عضو نیروی هوایی
air command U فرماندهی نیروی هوایی
air force base U پایگاه نیروی هوایی
airman U سرباز نیروی هوایی
airmen U سرباز نیروی هوایی
air police U دژبان نیروی هوایی
tactical air force U نیروی هوایی تاکتیکی
airman U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
RAF U مخفف نیروی هوایی پادشاهی
flight surgeon U افسر پزشک نیروی هوایی
airmen U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
tactical air commander U فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
U.S.A.F U مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
airman basic U سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
tactical air command center U مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
reflex force U نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
sagging U تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
tactical air U نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
atmospheric U هوایی
pneumatic U هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
overhead conductor U خط هوایی
overhead line U خط هوایی
overhead roadway U پل هوایی
overhead U هوایی
aerial U هوایی
air built U هوایی
aviation medicine U طب هوایی
overpass U پل هوایی
overpasses U پل هوایی
air head U سر پل هوایی
air lane U خط هوایی
flying bridge U پل هوایی
raid U تک هوایی
airborne U هوایی
raided U تک هوایی
air drawn U هوایی
raiding U تک هوایی
raids U تک هوایی
strike U تک هوایی
airs U هوایی
aired U هوایی
aerobic U هوایی
aerobics U هوایی
airy U هوایی
over-pass U پل هوایی
strikes U تک هوایی
skyway U پل هوایی
stuffiness U بد هوایی
air U هوایی
aerial line U خط هوایی
linear distance U خط هوایی
AA U ضد هوایی
air raids U تک هوایی
air strike U تک هوایی
air attack U تک هوایی
acclimatization U هم هوایی
aery U هوایی
air raid U تک هوایی
aerials U هوایی
aerial delivery U پرتاب هوایی
air superiority U تفوق هوایی
aerial navigation U ناوبری هوایی
airships U سفینهء هوایی
aerial observation U دیدبانی هوایی
air observation U دیدبانی هوایی
air route U مسیر هوایی
aerily U بطور هوایی
air support U پشتیبانی هوایی
aerial circuit آنتن هوایی
aerial burst U انفجار هوایی
air command U یکان هوایی
air search U مراقبت هوایی
airship U سفینهء هوایی
air section U رسد هوایی
air search U تجسس هوایی
air chief marshal U سپهبد هوایی
air material U اماد هوایی
air capacitor U خازن هوایی
air burst U ترکش هوایی
air sentinel U نگهبان هوایی
air command U فرماندهی هوایی
aerial burst U ترکش هوایی
air ship U کشتی هوایی
air consignment U محموله هوایی
aerial perspective U نمای هوایی
aerial pickets U پیکه هوایی
indeterminacy U پادر هوایی
airspace U فضای هوایی
aircraft accident U سانحه هوایی
linemen U سیم کش هوایی
lineman U سیم کش هوایی
airdrop U بارریزی هوایی
airfreight U باربری هوایی
air strike U حمله هوایی
aerogram U نامهء هوایی
airial U محمول هوایی
aerogramme U نامهء هوایی
air attack U حمله هوایی
air attache U وابسته هوایی
aeronautical mile U میل هوایی
airmobile U متحرک هوایی
air way station U خطوط هوایی
air way U مسیر هوایی
air vice marshal U سرتیپ هوایی
air suprmacy U حاکمیت هوایی
aerial pickets U گشت هوایی
air surveillance U مراقبت هوایی
flak U توپخانه ضد هوایی
aerial port U لنگرگاه هوایی
hangs U توپ هوایی
hang U توپ هوایی
aerial port U باراندازی هوایی
air target chart U نمودارهدفهای هوایی
aerial radar U رادار هوایی
air torpedo U اژدر هوایی
aviation U هوایی هوانیروز
aerial reconnaissance U شناسایی هوایی
Recent search history Forum search
1a food shop let us "eat now,pay later"thanks to the Barrett name.
1offshoring
1Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
0نیروی کارگری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com